داستان فیلم درباره زنی است که بعد از از دست دادن شغل خود به حومه شهر می رود تا آخر هفته آرامی را بگذراند او یک خانه در حومه شهر از یک بیوه پیر که سعی می کند تمایلات روانی خود را پنهان کند اجاره می کند و...
این فیلم که بازسازی فیلمی به همین نام محصول سال 1990 محسوب می شود، در مورد کهنه سربازی به نام جیکوب سینگر است که پس از بازگشت از جنگ ویتنام سعی می کند سلامت عقل خود را حفظ کند. در واقع او به وسیله وهم و خیالات و همچنین فلش بک هایی از گذشته که خاطرات بد جنگ را برای او زنده می کنند، به ستوه آمده است. همچنان که افراد و دنیای اطراف جیکوب تغییر می کنند، جیکوب به سرعت وارد بحرانی بزرگ می شود…
چهار زن که در بهبودی بخشیدن به رابطه با شوهرانشان نا امید شده اند، یک کتاب راهنما پیدا می کنند، و با عمل کردن به توصیه های کتاب، به نتیجه دلخواهشان می رسد. اما زمانی که مردان آنها از ماجرای این کتاب اطلاع پیدا می کنند، جنگ آغاز می شود...
این فیلم در مورد مرد جوانی به نام جیمی است که به همراه صمیمی ترین دوستش تلاش می کنند خانه ای که توسط پدربزرگ جیمی ساخته شده را پس بگیرند. در واقع جیمی در شهری که او را رها کرده و مدام در حال تغییر است، به دنبال متعلقات و وابستگی های خود می گردد. همچنان که او سعی می کند با خانواده اش ارتباط برقرار کند و جامعه ای که درگیر آن است را از نو بسازد، امید جیمی او را کور می کند و باعث می شود که او واقعیت وضعیت خود را نبیند…
باربی به طور معجزه آسایی وارد بازی رایانه ای مورد علاقه‌اش میشود و از اینکه به شخصیتی اسکیت سوار تبدیل شده بسیار خوشحال است. در این بازی، با دو دوست صمیمی اش یعنی کیوتی و بِلا آشنا میشود اما ناگهان، متوجه میشوند که یک شکلک بدجنس میخواهد کنترل بازی را به دست بگیرد و…
روزهای خوش باربی و دوستانش وقتی که ستاره ها شروع به تاریک شدن میکنند، به خطر می افتد. تا حدی که شاید ستاره ها به کل نابود شوند! برای جلوگیری از این اتفاق، باربی به سیاره “کپیتال” سفر میکند به امید اینکه بتواند راهی برای نجات ستاره ها از خاموش شدن پیدا کند…
